داستان عجیب ترین سالِ جهان!
به گزارش انجمنهای سلوبلاگ، نشریه اکونومیست در مقاله ای، به بررسی شرایط جهان در سال 2020، در سایه شیوع ویروس کرونا پرداخته و این سال را به مثابه سالی در نظر گرفته که در آن تحولات شگرفی، اتفاق افتاده است.
سال 1920، وارِن هاردینگ (بیست و نهمین رئیس جمهور تاریخ آمریکا)، در جریان رقابت های انتخابات ریاست جمهوری آمریکایی، شعارِ عادی بودن/Normalcy را برای کارزار تبلیغاتی خود برگزید. این شعار، بدون تردید برای آمریکایی هایی که شاهد جنگ جهانی اول و همچنین اپیدمی وحشتناک ویروس آنفلوانزای اسپانیایی بودند و دوست داشتند به عصر طلایی کشورشان بازگردند، شعاری جذاب و گیرا بود. با این حال، پیروزی هاردینگ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نه تنها با آرامش و عادی شدنِ اوضاع همراه نشد، بلکه شاهد یکی از پرتنش ترین دوره های تاریخ در عرصه های مختلف نیز بود.
به گزارش انجمنهای سلوبلاگ، در اوایل قرن بیستم، حوادثی نظیر جنگ جهانی اول و شیوع آنفوانزای اسپانیایی (که تلفات زیادی را از بشر گرفت)، موجب شدند تا بسیاری از آمریکایی ها در آن زمان، این حس را داشته باشند که باید در دهه 1920 (پس از این دو بحران)، با سرعتِ به مراتب بالاتری زندگی کنند. این روحیه به نحو مشابهی، دهه 2020 را نیز تحریک خواهد کرد. آسیب های جدی که ویروس کرونا ایجاد کرده، بی عدالتی ها و خطراتی را که این ویروس در جوامع انسانی آشکار ساخته، و همچنین خلاقیت ها و ابتکارات گسترده ای که جوامع بشری در سال 2020 برای مقابله با آثار و تبعات ویروس کرونا در پیش گرفتند، همه و همه حاکی از این مساله هستند که سال 2020 را باید سالی دانست که همه چیز در آن تغییر کرد.
ویروس کرونا میلیون ها انسان را در اقصی نقاط جهان به خود مبتلا کرده و تا این لحظه، 1.6 میلیون نفر در جهان بر اثر ابتلا به این ویروس، جان خود را از دست داده اند. شمار زیادی از مبتلایان و همچنین مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا نیز در کشور های مختلف جهان، لزوما به ثبت نرسیده است. میلیون ها بازمانده پاندمی ویروس کرونا نیز با آسیب های روحی و روانی ناشی از این بیماری، دست و پنجه نرم می کنند.
بر اثر کرونا، تولید اقتصادی جهان حداقل 7 درصد پایین تر از آن چیزی است که در شرایطِ غیر از شیوع کرونا می توانست باشد. این مقدار، بدترین سقوط اقتصادی از زمان جنگ جهانی دوم است. با این حال، بسیاری از انسان ها در اقصی نقاط جهان، به این درک رسیدند که در شرایط بحرانی نظیر پاندمی ویروس کرونا، به تمام معنا باید زندگی کرد و نباید از آن غافل شد.
پاندمی کرونا در سال 2020، تا حد زیادی به مثابه یک علامت هشدار نیز عمل کرد. در این سال، تحت تاثیر ویروس کرونا که از حیوانات به انسان منتقل شد، این هشدار جدی بار دیگر به جامعه بشری داده شد که نباید از گوشت هر حیوانی، برای تغذیه انسان ها استفاده کرد. این مساله مخصوصا با توجه به اینکه سالانه میلیون ها حیوان در اقصی نقاط جهان برای تهیه غذای بشر کشته می شوند، از اهمیت خاصی برخوردار است.
از سویی، پاندمی ویروس کرونا، با تحمیل قرنطینه و مقررات محدودکننده به جوامع مختلف، تاثیر عمیقی بر اقتصاد های مختلف جهان از خود برجا گذاشت. همچون پاندمی ویروس کرونا، تغییرات آب و هوایی نیز همچنان مورد غفلت بشر است و اگر قرار باشد این فرایند همچنان ادامه یابد، بدون تردید هزینه های گزافی را برای بشریت به دنبال خواهد داشت.
پاندمی ویروس کرونا در سال 2020 همچنین، بی عدالتی های گسترده در کشور های مختلف را بیش از پیش نمایان کرده است. بچه ها در بسیاری از کشور ها از درس و مدرسه خود عقب افتاده اند و آن ها که از لحاظ اقتصادی ضعیف تر هستند، قادر نبوده اند به خوبی عقب ماندنِ خود از برنامه های درسی را جبران کنند. از سویی، آن ها که مدرسه را ترک کرده و یا فارغ التحصیل شده اند نیز چشم انداز پیش روی خود را تیره تر می یابند. در دوره پاندمی ویروس کرونا، افراد در سنین مختلف، پدیده هایی نظیر تنهایی و خشونت را تحمل کرده اند.
کارگران مهاجر در دوره شیوع ویروس کرونا، به حال خود رها شدند و حتی برخی از آن ها در شرایطی که ناقل ویروس کرونا بودند، به سرزمین های خود رفته و دیگران را نیز درگیر بیماری کردند. پاندمی ویروس کرونا در کشور هایی نظیر آمریکا نشان داد که نژاد های مختلف، به یک اندازه در معرض تهدیدِ ویروس کرونا نیستند. به عنوان مثال، در آمریکا یک تبعه اسپانیایی تبار (هیسپانیک)، 12 برابر بیش از اتباع سفید پوست در معرض ابتلا به ویروس کرونا است. در سائوپائولوی برزیل، سیاه پوست ها که زیر 20 سال سن دارند، دو برابر بیش از همتایان سفید پوست خود، از احتمال بیشتری در زمینه مرگ بر اثر ابتلا به کرونا، برخوردار هستند.
بسیاری از موراد مرتبط با بی عدالتی و نابرابری در دوره بحران شیوع ویروس کرونا، بدتر شده اند. بر اساس مطالعات اقتصادی که در آمریکا اجرا شده اند، 60 درصد مشاغلی در آمریکا که درآمدی بیش از 100 هزار دلار دارند، از خانه قابل انجام شدن هستند. این در حالی است که تنها 10 درصداز مشاغلی که درآمدِ زیر 40 هزار دلار دارند، از خانه قابل انجام شدن هستند. بر اساس ارزیابی های اجرا شده، پاندمی کرونا می تواند چیزی بیش از 200 میلیون نفر را در اقصی نقاط جهان، به دامان فقر بیندازد. از طرفی، رهبران اقتدارگرا در اقصی نقط جهان نیز، ضمن استفاده از فضای ایجاد شده توسط پاندمی ویروس کرونا و تحکیم حضور خود در قدرت، اوضاع و شرایط اقتصادی و اجتماعی را برای مردم کشورهایشان سخت و سخت تر می کنند.
درست با توجه به همین آمارهاست که به نوعی می توان توضیح داد که چرا شیوع بیماری های اپیدمیک در جهان در تاریخ بشر، همواره به تغییرات فاحش اجتماعی ختم شده اند. صندوق بین المللی پول با بررسی داده های مرتبط با 133 کشور در فاصله سال های 2001 تا 2018 دریافته است که ناآرامی در این کشورها، 14 ماه پس از شیوع بیماری کرونا افزایش یافته و تا قبل از 24 ماه نیز به اوج خود رسیده است.
در این راستا باید گفت هر چه جوامع از نابرابری بیشتری رنج ببرند، تغیرات ناگهانی و ناآرامی های اجتماعی نیز به نحو عمیق تری در آن ها اتفاق خواهند افتاد. در واقع، صندوق بین المللی پول نسبت به شکل گیری یک چرخه معیوب هشدار داده که در آن، اعتراضات مردمی موجب تشدید سختی ها و رنج ها می شوند که این مساله باز به نوبه خود، موجب تشدید اعتراضات و ناامنی ها خواهد شد.
خوشبختانه، پاندمی ویروس کرونا فقط نیاز به ایجاد تغییر را در جوامع مختلف ایجاد نکرده بلکه در نوع خود، مسیری را نیز جهت حرکت به جلو، گشوده است. این مساله تا حدی به این دلیل است که پاندمی کرونا، به مثابه موتور محرکه خلاقیت و نوآوری در جوامع مختلف، عمل کرده است. در دوره شیوع ویروس کرونا، حجم و میزان تجارت آنلاین و الکترونیک در کشوری نظیر آمریکا، به اندازه پنج سال در تاریخ این کشور، رشد داشت. همزمان با کارکردنِ مردم در خانه تحت تاثیر پاندمی کرونا، استفاده از متروی نیویورک توسط شهفرایندان این شهر، تا حدودا 90 درصد کاهش یافت. بسیاری از مشاغل نظیر روزنامه نگاری و امثالهم، در دوره پاندمی ویروس کرونا، تا حد زیادی از منازل اداره می شدند. امری که تغییری شگرف به حساب می آمد و در نوع خود تاثیرات عمیقی را بر جوامع انسانی خواهد گذاشت.
اختلال ایجاد شده از سوی پاندمی ویروس کرونا برای جوامع بشری، هنوز هم در مراحل ابتدایی خود است. پاندمی کرونا، حتی در صنایعی نظیر صنعت بهداشت و درمان نیز تغییرات شگرفی را ایجاد کرده است (در این زمینه می توان به ظهور پدیده ای نظیر پزشکی و پرستاری دیجیتال اشاره کرد). لزومِ نشان دادنِ خلاقیت و ابتکار در بحبوحه پاندمی ویروس کرونا، موجب شده تا پیشرفت های صنعتی، سرعت خارق العاده ای را به خود بگیرند.
بحران پاندمی ویروس کرونا همچنین یک نکته عمیق را در مورد شیوه هایی که جوامع مختلف باید با دانش و علم برخورد کنند، روشن ساخته است. بسیاری از افراد و رهبران سیاسی، با ویروس کرونا برخوردی توام با خرافه داشتند. امری که نتیجه ای فاجعه بار برای آن ها به دنبال داشت. پاندمی کرونا نشان داد که در مقابله با بحران در حوزه هایی نظیر بهداشت و سلامت (و همچنین دیگر بحران ها)، فقط و فقط باید به ندای علم گوش داد. برخی کشور ها در بحث های علمی و پزشکی، جهت مقابله با ویروس کرونا با یکدیگر همکاری های خوبی داشتند، با این حال، شماری دیگر، رویکردی ملی به این مساله اتخاذ کردند و سعی نمودند مساله دستیابی به واکسن ویروس کرونا را به یک موضوع مهم در چهارچوب رقابت های راهبردی خود با دیگر کشور های جهان تبدیل کنند.
در نهایت باید گفت که پاندمی کرونا، تا حد زیادی موجب فوران نوآوری ها از سوی دولت های مختلف شده است. در واقع، دولت های مختلف در واکنش به درخواست ها و فشار های مردمی، راهی جز نشان دادن خلاقیت نداشته اند. امری که به نوبه خود، موضوعی مثبت تلقی می شود.
بسیاری از انسان ها در دوره قرنطینه از خود پرسیده اند که چه چیزی از بیشترین اهمیت در زندگی برخوردار است. دولت ها در اقصی نقاط جهان باید به این مساله توجه خاصی نشان دهند و از این طریق، تا جای ممکن سطح رضایت و غرور را در جوامعشان بالا ببرند. آن ها باید به درک جدیدی از قدرت و ثروت برسند و راه های جدید را پیش روی شهفرایندانشان بگشایند. اگر بحران شیوع ویروس کرونا و تبعات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن را به درستی تحلیل کنیم، می توانیم سالی شگفت انگیز در ادامه راه خلق کنیم (سال 2021).
منبع: فرارو